شعر زیر را خودم خیلی دوست دارم. احساس جالبی داره. عنوان شعر In Another World, Another Life هست. ترجمه هم توسط gbt شده پس ممکنه ناکوک باشه. امیدوارم مثل خودم لذت ببرید.
. . . .
In another world
perhaps love would be simpler
🔮 شاید در جهانی دیگر، عشق سادهتر بود
Untethered from fear
free of hesitation
🔮 رها از ترس، آزاد از تردید.
I would see her
not as a question to answer
🔮 او را نه چون سؤالی برای پاسخ،
But as a truth to embrace
unyielding and complete
🔮 بلکه چون حقیقتی برای در آغوش کشیدن میدیدم، تسلیمناپذیر و کامل.
Yet love, in its essence
resists simplicity
🔮 اما عشق، در ذاتش، با سادگی بیگانه است.
It thrives in uncertainty
in the fragile dance
🔮 در دلِ تردید زنده است، در رقصی ظریف
Between desire and restraint
freedom and belonging
🔮 میان اشتیاق و خویشتنداری، آزادی و تعلق.
To love is to stand at the edge of the unknown
🔮 عشق یعنی ایستادن بر لبهی نادانستهها
And step forward
not despite the fear
but because of it.
🔮 و پیش رفتن؛ نه با وجود ترس، بلکه بهخاطر آن.
. . .
این قسمت اول شعر In Another World, Another Life بود. دو قسمت دیگه داره که مینویسم لینکش میذارم. بهتره که هر سه قسمت بخونید مخصوصا بخش سوم...