برایم بنویس،
زیرا همهی گلهای سرخی که
به من هدیه کردی
در گلدان بلورین خود پژمردهاند
و تنها گلهای سرخ اشعارت که
برایم سرودی
هنوز سر زندهاند
از همهی گلهای جهان
و همهی زمانها
تنها بوی عطر، در اشعار باقی میماند
. . .
غاده السّمان - کتاب معشوق مجازی
. . .
این روزهایی که گذشت تصمیم داشتم نام وبلاگ را عوض کنم و بذارم یک چیز دیگه. اما تصمیم گرفتم عوض نکنم چون اگه بار اول میشد بار دوم و سومی هم بود. و اما خشت اینجا از روح سوکوروی بیرنگی هست که در آخرین روزهای ۱۴۰۱ میخواندم...
من که تونی تاکیتانی شدم اسم دیگه ای به ذهنم نرسید . 🤔