هفته دوم اسفند هم داره تموم میشه و با وضع هوا و بارندگی های رگباری و هوای خوب دیگه خبری از کاپشن و بلوز و اینا نیست. نهایت ی بافت کارو درمیاره.
غالب دانش آموزان کلاس اولی این موقع سال دیگه باید فراتر از متن های کتاب درسی را بخونن و آبدیده شن. هستن کسایی هم که نتونن.
برای اولین بار در عمرم انیمه دیدم. اونم انیمه درباره ی بازی به اسم شوگی. من طرفدار سریال های امپراتوری کره ای ام ولی خب از BTS و Black Pink چیزی دستگیرم نمیشه.
تجربه انیمه دیدن ؛ انیمه ای که دیدم اسمش March comes in like a lion بود. تم نوجوانی داشت ولی با حال بود. بیشترین زجر من صداست، حقیقتا درک نمی کنم تلفظ و حجم صدای کره ای ها، ترک ها و ژاپنی ها در فیلم یا سریالاشون. 🦁
صدا رو رو کمترین میزان میذارم و با زیرنویس کارم راه میفته. انیمه هه خوب بود و منو راضی کرد، به نظرم بتونم انیمه های دیگه ای هم ببینم و با انیمه کنار بیام. و تجربه مانگا!!! فکر نکنم بتونم انگلیسی درک کنم. باید فکری به حالش کنم.
انیمه بعدی ؟ Attack On Titan فکر کنم.اونم برای تعطیلات عید که وقت دانلود و تماشا باشه.
اما مثل تخم مرغ نقل شده در منطقه ما زمین داری بوده به اسم مشهدی عبدالعزیز ، این جناب ملاک ۱۵ تا کارگر می گیره تا کار زمینش رو بکنن.
کارگر ها در زمینش مشغول میشن به کار، این عبدالعزیز خان هم هر روز ۱۵ تا تخم مرغ اضافی جدا میذاشته برا کارگرا.
در طول روز هر جای خلوتی کارگری رو میدیده وعده می داد بهش که اگه خوب کار کنی تخم مرغ اضافه برا صبحونه ات میدم. خلاصه با این حقه ۱۵ تا کارگر رو تا حد ممکن کار میکشیده.
بعد چند روز کارگرا کارشون تموم میشه و میرن برای ی نفر دیگه کار کنن ، میبینن خبری از تخم مرغ نیست و صبحونه شون نصفه است.
یکی یکی میرن پیش صاحبکار جدیده بهش میگن اگه تخم مرغ بدی برات بیشتر کار کنم. صاحبکار هم شصتش خبر میشه. صبح روز بعد که روز آخر کارش بوده میره پشت سر کارگرا بهشون میگه ماشالله ولی الله خاگی* شیر بگوم صفی خاگینه ای و صد ماشالله هاشم خاگ مرغی و ...
از اون به بعد قصه فلانی خاگی شده افتاد سر زبونا که یعنی طرف رشوه ای شده تا باج ندی کار نمی کنه > مخصوصا بچه ها
* خاگ در لهجه لری ما یعنی تخم مرغ