گذشته از منو گریه و التماس

نمی دونم از کجا بگم... دایی عزیزم فوت شدن و من احساسی لبریز از گریه و پشیمونی دارم. سرگردونم، یه نوع احساسی که نه! اون هنوز هم زنده است. بی نهایت غمگینم، بی نهایت گمگشته 😭 کاش خدا کاری کنه

. .

برای تو بمیرم و زنده بشم

به پای تو گریه بشم خنده بشم

اصلا دیگه فایده نداره خواهشم

. .

تنهایی منو دنیای بعد تو

فکر همیشگیت اشک های بی هوام

۵ نظر ۰ دوست داشتم ۰ نه مخالفم
Hr Hr
۱۳ آبان ۰۷:۰۶
سلام
روح مرحوم دایی تون شاد و قرین رحمت اللهی 🖤
خدا صبرتون بده🖤🖤
어씨예 ❄♒
۰۷ آبان ۱۶:۲۴
خدا رحمت کنه .

پاسخ :

خیلی ممنونم ازتون. زنده و پاینده باشید
عارفه صاد
۰۷ آبان ۰۵:۵۱
روحشون شاد باشه🖤

پاسخ :

خیلی ممنونم از پیام محبت آمیزتون خانم پرستار.
سین ^_^
۰۶ آبان ۲۱:۱۰
روحشون شاد. خدا بهتون صبر بده. شاید زمان بتونه مرهمی باشه بر درد و غم از دست دادن عزیزان. اولش که آدم از خواب بیدار میشه میگه خدایا نمیشه خواب باشه؟

پاسخ :

خیلی ممنونم از پیام محبت آمیزتون.
سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی...
ما به رحمت پروردگار عالم امید داریم. و این التیام دردها از رحم اوست 
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
یک فارغ التحصیل تربیت معلم که از شانس عجیبم، سال اول کلاس اول درس میدم. اسم وبلاگ هم اقتباسی از اسم کتاب سوکورو تازاکی بی رنگ نوشته هاروکی موراکامی است. 📚 📚
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان